بررسی bmw 730d

برخلاف مرسدس بنز S کلاس، ب‌ام‌و سری 7 با در نظر گرفتن نیازهای راننده توسعه یافته است؛ بنابراین آیا می‌توان گفت که نسل جدید سری 7 بهترین سری 7 تولید شده است؟
زمانی که قرار است یک پرچم‌دار از سوی یک تولیدکننده ارائه شود، تلاش می‌شود محصولی تولید شود که بهترین نمونه در بین تولیدات باشد. بر این اساس، طبیعی است که این محصول از بهترین فنّاوری موجود بهره ببرد. بهره‌گیری از بهترین تکنولوژی نه فقط برای حمله به رقبا، بلکه برای حفظ پرچم‌دار محصولات در زمان‌های بحرانی ضروری است.

میراث گذشته
به نظر می‌رسد امروزه هر کمپانی که محصولی را تولید می‌کند یک پرچم‌دار دارد. کارت‌های گرافیک، گوشی‌های هوشمند، رایانه‌ها و تبلت‌ها و تقریباً هر بخش از صنعت را که بنگریم با تعدادی پرچم‌دار روبرو می‌شویم. در دنیای اتومبیل نیز چنین است و برای BMW، اتومبیلی که از سال 1977 فرمانروای محصولات بوده، سری 7 است.

مدل E23 اولین مدلی بود که سری 7 نامیده شد. معرفی سری 7 نه‌تنها به معنی اضافه کردن یک لیموزین که دارای بهترین تکنولوژی روز آلمانی‌ها است بود، بلکه در روش تجارتشان نیز تغییر ایجاد کرد. اکنون پس از نزدیک به 40 سال، سری 7 به‌نوعی الهام‌بخش تبدیل شده است. هر 7 سال که نسل جدید آن روانه بازار می‌شود، جدیدترین و پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌های صنعت (نه فقط برند BMW) را ارائه می‌کند. فنّاوری‌ای که بعداً در مدل‌های ارزان‌تر بکار گرفته خواهد شد. همین شیوه تا به امروز ادامه پیدا کرده و با توجه به شرایط کنونی باید با سرعت بیشتری ادامه یابد. امروزه روندی که در آن تکنولوژی‌های جدید رونمایی می‌شوند، بسیار سریع‌تر از سرعت استفاده از آن‌هاست و بیشتر تولیدکنندگان برای تجارتشان دوره تولید 7 ساله را برای محصولات خود انتخاب می‌کنند.

با نگاهی به عکس‌های پرچم‌دار جدید ب‌ام‌و در اینترنت ممکن است تصور کنید که طراحی آن در مقایسه با فیس‌لیفت نسل قبلش چندان تغییر نکرده است؛ اما قضاوت کردن در مورد ظاهر یک اتومبیل آن هم از روی عکس‌های اینترنتی کاری نادرست است.

طراحی تکاملی
برای داشتن ایده‌ای بهتر در مورد اینکه ظاهر سری 7 G11 (نسل فعلی) چگونه است باید آن را در محیط بیرون و با چشمان خود و در دنیای واقعی ببینید (نکته‌ای که به نظر نگارنده در مورد همه خودروها صادق است). این همان زمانی است که شما شروع به توجه کردن به‌جزئیات ریزی می‌کنید که کمک می‌کنند سری 7 بیشتر دیده شود. جزئیاتی مانند فراوان بودن خطوط هویتی و موج‌های موجود در تمام نقاط بدنه. از هر زاویه‌ای که به آن بنگرید، سری 7 جدید نسبت به نسل پیشین، پویاتر و شیک‌تر به چشم می‌آید، شاهکاری که دست‌یابی به آن چندان هم آسان نبوده است.

در نمای جلو، چراغ‌ها به جلوپنجره کلیوی بزرگی که فعال است و می‌تواند وابسته به نیازِ اتومبیل در برابر ورود هوا باز و بسته شود، چسبیده‌اند. فعال بودن جلوپنجره به سری 7 کمک می‌کند که تا حد ممکن کارآمد باشد و این عمل واقعاً هم در مصرف سوخت تأثیر دارد.

در نمای عقب چراغ‌ها باریک‌تر و زیباتر شده‌اند و دارای نوارهای LED هستند که در شب جلوه زیبایی دارند. سپر عقب طرح جدیدی دارد و قرارگیری کروم در جای‌جای آن قابل‌توجه است. سری 7 از دور بسیار براق و زیباست و ابعاد آن در حدود سری 5 به نظر می‌رسد اما وقتی به آن نزدیک می‌شوید متوجه اشتباه بزرگ خود خواهید شد.

بهترین کابین موجود در بازار (بدون شک)
با وارد شدن به داخل سری 7 متوجه خواهید شد که این نسل به‌اندازه چندین سال نوری از نسل پیشین جلوتر است! استفاده از پلاستیک به‌طور چشم‌گیری کاهش یافته و به‌جز نیمهٔ پایینی پنل درها در جای دیگری پلاستیک نیافتیم. همه کلیدها و دکمه‌های داخل کابین از آلومینیم و یا شیشه ساخته شده و با سرامیک احاطه شده‌اند، گزینه‌ای که در موقع لمس کردن حس فوق‌العاده‌ای به شما می‌دهد. حتی دستگیره درب داشبورد از آلومینیم ساخته شده است. سایر قسمت‌ها با چرم و آلکانترا (وابسته به انتخاب شما) پوشانده شده‌اند. نمونه مورد آزمایش ما دارای چرم سفیدِ عاجیِ ناپا بود که حس لمس هر چیزی را شگفت‌انگیز کرده بود. بعلاوه اینکه بالشتک‌های پشت‌سری از نوازش‌های مادرانه هم نرم‌تر بودند.

از چرم که بگذریم، صندلی‌ها هم در جلو و هم در عقب به‌شدت راحت هستند. برای مدیرانی از این اتومبیل بیشتر به‌منظور سفرهای کاری استفاده خواهند کرد، بی‌شک بهترین صندلی، صندلی سمت راست عقب است (و برای مدل‌های فرمان راست، صندلی سمت چپ عقب). این همان جایی است که بسیاری از مدیران در آن استراحت می‌کنند و باواریایی‌ها معیارهای زیادی برای اطمینان از اینکه بیشترین راحتی ممکن فراهم شود را در نظر گرفته‌اند. در مدل‌های با فاصله محوری زیاد (Long wheelbase) این امکان فراهم شده که با حرکت دادن صندلی جلو توسط سرنشین عقب، او این امکان را داشته باشد که پاهایش را دراز کند و در سفرهای طولانی حالتی نیمه خوابیده روی صندلی داشته باشد. متأسفانه نمونه مورد آزمایش ما از نوع L نبود؛ اما در ایالات‌متحده همه مدل‌ها از نوع LWB خواهند بود.

برای اطمینان از اینکه در ردیف عقب همه چیز در دسترس شما قرار دارد، یک تبلت در استراحتگاه دست بین صندلی‌های عقب قرار داده شده که این امکان را به شما می‌دهد که تقریباً همه چیز اتومبیل را کنترل کنید. شما می‌توانید هر صندلی را تنظیم کنید (به‌جز صندلی راننده)، می‌توانید سیستم تهویه، آفتاب‌گیرها، ماساژورها و سیستم ناوبری را تنظیم کنید، مقصد را وارد کنید و کنترل سیستم صوتی و نورپردازی و … را در اختیار داشته باشید. همه این‌ها با استفاده از یک تبلت سامسونگ که برای استفاده در داخل ب‌ام‌و منطبق سازی شده قابل انجام هستند. همچنین از این تبلت می‌توان مثل یک تبلت معمولی نیز استفاده کرد.

با اینکه این تکنولوژی‌ها هیجان‌انگیز و عالی هستند اما اگر بخواهیم صادق باشیم، شما می‌توانید آن‌ها را در اتومبیل‌های دیگر این سگمنت نیز داشته باشید. قطعاً S کلاس از یک تبلت مشابه آنچه در سری 7 وجود دارد استفاده نمی‌کند اما در S کلاس هم شما می‌توانید از یک سیستم مشابه که در نزدیکی شما قرار گرفته برای کنترل ادوات استفاده کنید. پس این‌ها تفاوت‌های اصلی بین سری 7 و رقیب اصلی‌اش نیستند.

دینامیک رانندگی، متمایزکننده سری 7
مهندسان برای ساخت سری 7 کار دشواری را بر عهده داشتند. آن‌ها برای این کار می‌بایست سری 7 را با وجود اینکه قرار بود تکنولوژی بیشتری نسبت نسل پیشین داشته باشد، سبُک‌تر می‌کردند. برای رسیدن به این هدف بلندپروازانه، آن‌ها هستهٔ کربنی را اختراع کردند، راهی جدید برای ساخت شاسی اتومبیل که در آن از پلیمر تقویت شده با فیبر کربن (CFRP) در کنار سایر مواد سبک‌وزن استفاده می‌شود؛ اما تنها جایگزین کردن فولاد با کامپوزیت‌های پلیمری تقویت شده با فیبر کربن کافی نیست. کنار هم قرار دادن مواد مختلف با بهره‌گیری از یک راه هوشمندانه امکان‌پذیر شده است. به همین خاطر است که ب‌ام‌و همیشه از عبارت «ساختار سبک‌وزن هوشمند» استفاده می‌کند. به‌کارگیری این عبارت صرفاً جنبه تبلیغاتی ندارد و واقعی است.

از سوی دیگر، همان‌طور که می‌دانید، توزیع وزن باید به‌درستی انجام شود و کاهش وزن در مکان‌های مناسب انجام پذیرد. برای مثال کاهش دادن وزن در بخش زیرین اتومبیل و سنگین نگه‌داشتن بخش‌های بالایی مانند سقف باعث از بین رفتن تعادل خواهد شد. به همین دلیل است که CFRP برای مقاوم کردن سقف و سایر نقاط کلیدی استفاده شده است تا مرکز وزن خودرو تا جایی که ممکن است به زمین نزدیک باشد. ذکر این نکته نیز الزامی است که تأثیر همهٔ این کارهای دشوار در همان لحظه اول شروعِ رانندگی آشکار می‌شود. همه ما در هنگام انجام تست از اینکه یک اتومبیل 5 متری به این سادگی در محیط شهری قابل راندن و مانور دادن است شوکه شدیم. راندن آن سخت‌تر از راندن یک سری 1 نیست و این اتومبیل حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. در این مورد از نقش سیستم فرمان‌پذیری چرخ‌های عقب و تعلیق پنوماتیک (بادی) استاندارد نمی‌توان غافل شد، اما ما مطمئن بودیم که حتی بدون آن‌ها نیز، سری 7 برای راندن عالی است. در تمام مدت طولانی که پشت فرمان سری 7 مشغول رانندگی بودیم همه چیز سبُک احساس می‌شد. فرمان هم در هر دو حالت ECO Pro و Comfort بسیار سبک بود.

وجود سطح بالایی از فناوری کمک بسیاری به شما می‌کند، به‌ویژه در هنگام پارک کردن و شما در این زمان جز ستایش مهندسان به خاطر آنچه به آن دست یافته‌اند کار دیگری نمی‌توانید انجام دهید. در حالی که دوربین دید عقب خودرو به‌عنوان یکی از تکنولوژی‌های ضروری برای پارک کردن مورد توجه است، باواریایی‌ها پا را از این هم فراتر گذاشته‌اند و تکنولوژی‌ای بهتر از این با نام “Surround View 3D” را ارائه کرده‌اند. همچنین در کنار سیستم تشخیص ژست‌های حرکتی، یک تکنولوژی پیشرفته دیگر (که به‌عنوان آپشن عرضه می‌شود اما تنها 200 یورو قیمت دارد) نیز ارائه شده که یک تصویر از خودرو و محیط اطراف آن را روی نمایشگر iDrive نشان می‌دهد که به راننده کمک می‌کند که درک دقیق و واضحی از موقعیت خودرو و محیط اطرافش داشته باشد.
اگر همه این‌ها برای شما کافی نیست، یک آپشن پارک خودکار از راه دور هم قابل سفارش است که به شما اجازه می‌دهد سری 7 خود را تنها با استفاده از کلیدِ نمایشگر دار (که این هم آپشن است و تنها 250 دلار قیمت دارد) پارک کنید، در حالی خودتان داخل اتومبیل نیستید. متأسفانه این آپشن در امریکا ارائه نمی‌شود و درنتیجه ما نمی‌توانیم در مورد نحوه کار آن اظهارنظر کنیم.

پس از اینکه مطمئن شدیم پارک کردن این لیموزین 5 متری کار دشواری نیست، تصمیم گرفتیم سایر تکنولوژی‌های به کار رفته در آن را آزمایش کنیم. همان‌طور که گفته شد، راندن 730d xDrive بسیار آسان است و حالت comfort Plus این اطمینان را به ما می‌داد که هیچ یک از ناهمواری‌های سطح جاده قابل احساس نخواهند بود؛ اما با این حال با توجه به تجربه قبلی‌مان در استفاده از سیستم تعلیق بادی که در همکلاسان سری 7 استفاده شده است کمی نسبت به آن بی‌میل بودیم. بله، منظور از همکلاس سری 7 مرسدس بنز S کلاس است. خوشبختانه شانس راندن پرچم‌دار مرسدس بنز را داشته‌ام. در آن تست بعضی از سرنشینان عقب پس از حدود 2 ساعت سواری دچار حالت تهوع شده بودند. متأسفانه سیستم تعلیق بادی مرسدس باعث ایجاد سردرد و حس دریازدگی در آن‌ها شده بود و این موضوعی است که در مورد سیستم‌های تعلیق بادی بی‌سابقه نیست؛ بنابراین، قبل از انجام آزمون نمی‌دانستم BMW چه راه‌حلی را برای این موضوع در نظر گرفته است. پس از انجام آزمون مشخص شد که سیستم باواریایی بهتر کار می‌کند و من شاهد لبخند مسافرانم بدون احساس بیماری در طول سفر بودم.

حالا وقت آن است که ببینم سری 7 در حالت اسپرت چگونه رفتار می‌کند. زیر درپوش کاپوت 730d موتور جدید B57 که یک موتور 3 لیتری 6 سیلندر است قرار گرفته که برای جایگزینی موتور N57 که روی مدل‌های 30d ب‌ام‌و استفاده می‌شود طراحی شده است و راستش را بخواهید یک بار دیگر آنچه که مهندسان ساخته بودند ما را شوکه کرد. موتور قبلی به خاطر نرمی زیاد و در اختیار گذاشتن قدرت به صورت خطی مورد ستایش بود اما این موتور جدید همه چیز را در سطح بالاتری ارائه می‌کند. در همان شروع حرکت متوجه سکوت بسیار بالای فضای داخل کابین شدیم و تصور کردیم که این سکوت ناشی از وجود عایق‌های ضخیم برای کاهش صدای ورودی موتور است اما پس از مدت کوتاهی، حس کنجکاوی باعث شد توقف کنیم و نگاه دقیق‌تری به موتور بیندازیم. بی‌صدا بودن موتور حتی در بیرون کابین هم قابل توجه بود. B57 با وجود دیزلی بودن بسیار بی‌صدا است و این فقط قسمتی از آن چیزی است که 730d را به یک اتومبیل عالی تبدیل می‌کند. قدرت موتور برای مدل 2016 از 258 به 265 اسب بخار و گشتاور آن از 560 به 620 نیوتن‌متر افزایش یافته‌اند. افزایشی کوچک، اما کاملاً قابل توجه. با کاهش وزن 130 کیلوگرمی اتومبیل نسبت به نسل قبل این لیموزین دیزلی می‌تواند تنها در مدت 5.8 ثانیه از حالت توقف کامل به سرعت 100 کیلومتر در ساعت برسد. (رولزرویس فانتوم کوپه با یک موتور 6.7 لیتری V12 نیز همین زمان را ثبت می‌کند.)
تنها شتاب‌گیری دیوانه‌وار در خط مستقیم نقطه قوت این خودرو نیست، 730d در عبور از پیچ‌ها هم به‌خوبی شتاب‌گیری مستقیم عمل می‌کند. حالت Sport تمام سیستم‌های مربوطه را در حالت کاملاً تهاجمی تنظیم می‌کند و شما حس می‌کنید در حال راندن یک سری 3 در جاده‌های پر پیچ‌وخم کوهستانی هستید و نه یک سری 7. پیچش بدنه به حداقل رسیده و فرمان بسیار دقیق عمل می‌کند. سیستم فرمان‌پذیری چرخ‌های عقب (integral active steering) که برای اولین بار به‌طور هم‌زمان در کنار سامانه xDrive بکار گرفته شده، عملکرد شگفت‌آوری دارد و باعث می‌شود که این خودروی 1825 کیلوگرمی با سرعت باورنکردنی از پیچ‌ها عبور کند.

قطعاً این اتومبیل در بیشتر مواقع در حالت‌های Comfort و Comfort Plus مورد استفاده قرار خواهد گرفت. چراکه مدیران و مشتریان این اتومبیل الزاماً طرفداران سرسخت پیست مسابقه نیستند؛ اما در هر حال اگر بخواهید با این اتومبیل رانندگی کنید، آلمانی‌ها نشستن لبخند روی صورتتان را ضمانت می‌کنند، حتی اگر ارزان‌ترین مدل یعنی 730d زیر پای شما باشد.

برای کسانی که بعد از خرید قصد دارند خودشان این اتومبیل را برانند، بهترین حالت رانندگی حالت Adaptive (انطباقی) است. این حال روشی جدید برای انتخاب حالت‌های رانندگی قدیمی و کلاسیک (Sport، Comfort، Comfort Plus) است که بنا بر ادعای BMW با توجه به شرایط و روش رانندگی حالت مناسب را انتخاب می‌کند. با آزمایش آن در طول دویست مایل (حدود 320 کیلومتر) متوجه شدیم که این حالت اساساً همان حالت Comfort است که در صورت نیاز شما سریعاً به حالت Sport تغییر می‌کند تا کار را برای شما تا حد ممکن ساده کند. البته موضوع به این سادگی‌ها هم نیست و به قول معروف فوت و فن‌های زیادی در کار نهفته است. اگر شما در حالت Adaptive در حال رانندگی در اتوبان با سرعت حدود 70 مایل در ساعت (حدود 112 کیلومتر در ساعت) باشید، پس از گذشت حدود دو دقیقه، اتومبیل شروع به خاموش کردن همه تجهیزات جانبی غیرضروری می‌کند تا مصرف سوخت را کاهش دهد. درواقع شما به‌نوعی در حالت ECO Pro رانندگی می‌کنید بدون اینکه هیچ‌گونه تأثیری در راحتی مسافرانتان داشته باشد؛ اما به‌محض اینکه تصمیم بگیرید برای انجام رانندگی پرسرعت، سرعت را افزایش دهید، خودرو بلافاصله کمک‌فنرها را سفت می‌کند و واکنش پدال گاز را نسبت به نیاز شما تنظیم می‌کند. اگر بخواهیم کاملاً صادق باشیم باید بگوییم که در ابتدا تصور کردیم حالت Adaptive تنها جنبه تبلیغاتی دارد و ترفندی برای فروش بیشتر است اما در حین انجام آزمون مشخص شد که واقعاً کارآمد است و احتمالاً بیشتر صاحبان سری 7 از آن استفاده خواهند کرد. اگر در نوع رانندگی شما تغییر زیادی بین حالت‌های مختلف وجود نداشته باشد و رانندگی یکنواختی داشته باشید، مصرف سوخت بسیار پایینی را ثبت خواهید کرد به‌طوری که بهره‌وری این اتومبیل در طول آزمون ما را شوکه کرد. وقتی اتومبیل را تحویل گرفتیم میزان مسافت قابل پیماش تخمین زده شده توسط کامپیوتر حدود 1000 کیلومتر بود (بیش از 600 مایل). این میزان مسافت قابل پیمایش برای ما بیشتر شبیه به یک شوخی بود و آن را جدی نگرفتیم؛ اما بعداً متوجه شدیم که این عدد به طرز باورنکردنی دقیق است. میزان مصرف سوخت در شهر برابر با 10 لیتر و در خارج شهر برابر 5.8 لیتر بر 100 کیلومتر بود و در مدتی که ما مشغول انجام آزمون بودیم مقداری برابر با 8.2 لیتر بر 100 کیلومتر را ثبت کرد و این در حالی بود که به هیچ عنوان از حالت ECO Pro استفاده نکردیم. با توجه به ابعاد اتومبیل و موتور آن، نمی‌توانستیم انتظار زیادی از کارایی آن داشته باشیم اما 730d واقعاً ما را تحت تأثیر قرار داد.

تکنولوژی
با فرا رسیدن شب، چهرهٔ دیگری از این اتومبیل پیش چشم ما ظاهر شد. لامپ‌های جدید با رنگ‌های متنوعی در کابین وجود داشتند. ما ترکیب سفید/یاسی را انتخاب کردیم که واقعاً همه چیز را شیک‌تر و زیباتر نشان می‌داد. در همین لحظه شروع به آزمایش یکی دیگر از تکنولوژی‌های برتر صنعت کردیم. بعد از حدود یک سال از معرفی i8 به‌عنوان اولین خودروی دارای چراغ‌های لیزری، آلمانی‌ها برای سری 7 یک قدم جلوتر رفته‌اند و آن را به چراغ‌های لیزری تطبیق‌پذیر مجهز کرده‌اند که می‌توانند بدون ایجاد خیرگی برای چشم سایر رانندگان، سطح جاده را تا بیش از 600 متر روشن کنند. چیزی که این سیستم را حتی از LED هم بهتر می‌کند (LED حتی با وجود تطبیق‌پذیر بودن می‌تواند تنها مسافتی بیش از 300 متر را روشن کند) رنگ و دمای نور است که می‌توانند شب را کاملاً به رنگ روز درآورد. تنها چراغ‌های داخل کابین و چراغ‌های جلویی نیستند که سری 7 را در شب متمایز می‌کنند، فرش نورانی خوش‌آمد گویی که با نام Welcome Light Carpet معرفی شده است و ناحیه کنار اتومبیل را روشن می‌کند، جلوه بسیار زیبایی دارد و به شما کمک می‌کند تا در هنگام سوار و پیاده شدن پیش پای خود را بهتر ببینید.

سیستم iDrive جدید با نمایشگرهایی که باکیفیت‌تر از قبل هستند در تاریکی بهتر به چشم می‌آید و در فضای بین دورشمار موتور و نمایشگر سرعت، اکنون اطلاعات جدیدی قابل مشاهده است. اینجاست که شما متوجه وجود سیستم‌های زیادی که در حال کار کردن هستند می‌شوید. نمایشگر سربالا هم‌اکنون بزرگ‌تر و باکیفیت‌تر شده است. سیستم دیگری که ممکن است توجه شما را به خود جلب کند، اولین سامانه کمکی حرکت بین خطوط BMW است که حتی می‌تواند کنترل فرمان را نیز به عهده بگیرد. با استفاده از دوربین‌هایی که در آیینه‌های جانبی تعبیه شده‌اند، اتومبیل خطوط جاده را می‌بیند و متوجه می‌شود که چه زمانی در بین خطوط قرار دارید. از اینجا به بعد، اگر مایل هستید، می‌توانید سامانه‌ای که شما را بین خطوط نگه می‌دارد را فعال کنید. این سامانه کنترل فرمان را به عهده می‌گیرد. برخلاف سایر تکنولوژی‌های موجود در این اتومبیل، این سیستم تنها سیستمی است که در مصون نگه‌داشتن شما از خطر مردد عمل می‌کند (البته این گونه سامانه‌های کمکی فقط در صورتی عمل می‌کنند که حداقل یک دست راننده روی فرمان باشد). در هر حال با در نظر نگرفتن این عیب کوچک، باید گفت که هر جزء از سیستم iDrive جدید بسیار درست و هماهنگ کار می‌کند که این موضوع شامل سیستم تشخیص ژست‌های حرکتی نیز می‌شود. این سیستم بسیار مورد بحث قرار گرفته است و برخی افراد اعتقاد دارند که چنین سیستمی نمی‌تواند مانع حواس‌پرتی راننده در هنگام رانندگی شود؛ اما برخلاف تصور آن‌ها، حقیقت این است که این سیستم کمک‌کننده است. سیستم تشخیص ژست‌های حرکتی از یک سنسور سه بُعدی مشابه آنچه در Xbox Kinect وجود دارد استفاده می‌کند. این سنسور دو نوع حرکت از پیش تعریف شده را شناسایی می‌کند و به شما این امکان را می‌دهد که کارهایی مانند پاسخ دادن یا رد کردن تماس‌های دریافتی، کم و زیاد کردن صدا و یا تغییر موج رادیو یا قطعه موسیقی را انجام دهید. یک حرکت هم می‌تواند توسط شما برای انجام کاری خاص (که از منوی تنظیمات انتخاب می‌کنید) تعریف شود. البته برای منطبق کردن حرکات دست خود با پیش‌فرض سیستم و به‌اصطلاح به دست آوردن لِمِ آن نیاز به کمی زمان دارید. ما در کمتر از یک ساعت روش صحیح انجام حرکات را آموختیم و هر بار به‌درستی به ما پاسخ داد. ممکن است به نظر برسد که سنسور در تشخیص حرکات دست شما کند عمل می‌کند اما راه حل در این نکته نهفته است که شما باید دست خود را به آرامی حرکت دهید. در کمال تعجب متوجه خواهید شد که کار کردن با آن ساده است و شما می‌توانید دست خود را روی اهرم تعویض دنده قرار دهید و سنسور حرکات و دستورات شما را دریافت خواهد کرد. این سیستم در محدوده بین فرمان، اهرم تعویض دنده و داشبورد قابلیت دریافت دستورات را دارد و سرنشین کنار راننده هم می‌تواند از آن استفاده کند.

همچنین سیستم iDrive اکنون مجهز به یک نمایشگر لمسی شده و شما می‌توانید علاوه بر کنترلر قبلیِ آن، از طریق صفحه نمایش لمسی بزرگ روی داشبورد نیز با آن ارتباط برقرار کنید. چنین صفحه نمایشی قطعاً می‌تواند برند BMW را در کنار برندهای دیگری که اخیراً از نمایشگرهای لمسی استفاده کرده‌اند قرار دهد اما این مورد برای استفاده چندان راحت نیست و باعث حواس‌پرتی می‌شود. علاوه بر این، کنترلر iDrive به‌خوبی کار کرده و در دسترس است؛ بنابراین نیازی نیست که دستورات را به صورت لمسی وارد کنیم. همچنین حرکات و رفت‌وآمد منوها با گرافیک بهتری نسبت به قبل انجام می‌شود که به شما در درک بهتر اطلاعات کمک می‌کند. اکثر قریب به‌اتفاق صفحات نمایش داده شده و دکمه‌های اطراف کنترلر iDrive نیز اصلاح شده‌اند. بیشتر تغییرات در جهت ساده‌سازی و ادغام و آسان‌تر کردنِ استفاده از تجهیزات انجام شده است.

مرسدس S کلاس یک حریف شایسته دارد
در نهایت آیا همه این نوآوری و پیشرفت سری 7 را تبدیل یک رقیب مناسب برای مرسدس بنز S کلاس می‌کنند؟ احتمال اینکه مشتریان این دو مدل را بجای هم خریداری کنند تقریباً کم است، چراکه هرکدام طرفداران خود را دارند. حقیقت این است که احتمالاً بیشتر مشتریان به دلیل علاقه به برند BMW و آنچه که سری 7 بیشتر از S کلاس دارد، به سراغ آن خواهند رفت. در بین رقبا، سری 7 با دارا بودن لشکری از تکنولوژی متمایز است. چراغ‌های لیزری تطبیق‌پذیر، تشخیص ژست‌های حرکتی و پارک از راه دور تنها چند مثال از آن‌ها هستند؛ اما همه این‌ها تا زمانی که پشت فرمان ننشسته‌اید، بی‌اهمیت‌اند. اینجا جایی است که سری 7 متمایزکننده‌ترین مزیت خود را نشان می‌دهد.
برخلاف S کلاس، ب‌ام‌و با در نظر داشتن راننده خودروی‌اش را ساخته است و این خودرو با اختلاف زیادی سریع‌تر و برای رانندگی لذت‌بخش‌تر از رقیب اصلی خود است. در طول زمانی که با آن گذراندیم متوجه شدیم که این اتومبیل با وجود 730d بودن (که مدل اولیه در طیف موتورهای انتخابی است) حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

بعد از راندن این خودروی 265 اسب بخاری باید از خود بپرسیم مهندسان برای ساختن اتومبیلی با 1825 کیلوگرم وزن و 5 متر طول چه جادویی به‌کاربرده‌اند که شبیه به یک خودروی سایز متوسط در حدود سری 3 رفتار می‌کند. باواریایی‌ها شایسته ستایش ما هستند.

همچنین ببینید

رندرهای متنوع از ب‌ام‌و X2 کانورتیبل و سه درب

زمانی که نیسان از مورانو کراس کابریولت در نمایشگاه خودروی لس‌آنجلس سال 2010 رونمایی کرد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس با امداد بی ام و