اگر مالک یک سوپرکار جذاب بوده و میخواهید برای زمستان آن را در گاراژ گذاشته و با یک خودروی توانا در برف که البته از نوع شاسیبلند نیست تردد کنید دو انتخاب بسیار مناسب برای شما وجود دارند.
پورشه پانامرا توربو و بامو M760i دو سدان اجرایی فوق لوکس هستند که پیشرانههایی حجیم داشته و باعث میشوند احساسی شبیه یک رئیس داشته باشید. با وجود سیستم چهار چرخ محرک، لاستیکهای مناسب زمستان و گرمایش همهچیز، این دو خودرو گزینههای بسیار مناسبی برای ماههای سرد سال هستند.
شاید این مقایسه همانند قیاس سیب با سیب نباشد اما این دو سدان بزرگ (بله یکی از آنها واقعاً سدان نیست) از نظر قیمت بسیار به یکدیگر نزدیک هستند و حدود 170 هزار دلار آب میخورند و علیرغم اینکه هر دو خودرو در کل تفاوتهای زیادی مخصوصاً در پیشرانه دارند اما خب احتمال اینکه خریداران این دو را در زمان خرید با یکدیگر مقایسه کنند زیاد است. اما پس از رانندگی شانهبهشانه با این دو ژرمن لوکس ما فهمیدیم که آنها دو نوع خریدار کاملاً متفاوت خواهند داشت.
بزرگترین برتری بامو در برابر پورشه این است که همهچیز در بالاترین سطح قرار دارد. M760i خودروی جذابی است اما کمی افراطی نشان میدهد. رنگ بدنه مات این خودرو بالاتر از خوب بوده و پیشرانه 12 سیلندر نیز همینطور، حتی کلید ورود به خودرو نیز در بالاترین سطح قرار دارد. این ریموت شبیه یک اسمارت فون کوچک با صفحه لمسی است اما خیلی هم مفید نیست زیرا هر عملکرد این کلید را میتوان با یک برنامه موبایلی نیز انجام داد.
تکنولوژی بکار رفته در این قایق لوکس نیز بالاتر از بالاست: کنترلهای حرکتی، صندلیهای ماساژور دار، میز کوچک در عقب، دو صفحهنمایش، دربهای آسان بسته شو، تبلت قابل جدا شدن و استراحت گاه پا! همه این ویژگیها کاملاً جذاب هستند و برای افرادی که دارای راننده شخصی میباشند کاملاً احساسبرانگیز نشان میدهند اما خب افرادی که در دو صندلی جلو مینشینند شاید شاهد کاربرد همه این تجهیزات نباشند.
همچنین این صفحات نمایش در بخش عقب از نوع لمسی نیستند بنابراین سرنشینان باید از تبلت یکپارچه به منظور کنترل صفحات یاد شده استفاده کنند که البته توجیهپذیر است زیرا اگر صفحات یاد شده لمسی بودند سرنشین عقبی باید کاملاً بلند میشد و از آن استفاده میکرد. جدای از همه اینها، M760i هنوز هم خودروی راننده بوده و روی زمین حرکات شیک و راحتی دارد. محصول لوکس BMW واقعاً بزرگ است. وقتی فردی این خودرو را در جاده ببیند قطعاً خواهد دانست که فرد مهمی داخل آن حضور دارد.
یکی از بهترین جنبههای BMW چگونگی شتاب گیری آن است. پیشرانه 12 سیلندر این خودرو یکی از نرمترین پیشرانههای بازار بوده و البته همان پیشرانهای است که توسط رولزرویس استفاده میشود. حرکت رو به جلوی M760i بدون هیچگونه زحمتی بوده و برای شتاب بخشیدن به آن اشارهای به پدال گاز کافی است. قطعاً هیچگونه لرزش یا ناهنجاریای به کابین راه پیدا نمیکند.
پیشرانه 12 سیلندر 6.6 لیتری توئین توربوی BMW یکی از بزرگترین پیشرانههای بازار بوده و قدرت 600 اسب بخاری و گشتاور 800 نیوتون متری دارد که این گشتاور عظیم از دور 1900 پیشرانه در دسترس است. این نیرو از طریق یک گیربکس 8 سرعته اتوماتیک به همه چرخها منتقل میشود. سیستم یاد شده اساساً از نوع دیفرانسیل عقب بوده اما زمانی که از لاستیکهای زمستانی استفاده شود M760i به یک جانور برفی تبدیل میشود.
اگرچه BMW بیشتر به سمت افرادی که دارای راننده شخصی هستند تمایل دارد اما این خودرو هنوز هم احساس فوقالعادهای از پشت فرمان ایجاد میکند. ما منحصراً این خودرو را در حالت اسپورت راندیم زیرا فرمان بسیار سبک بوده اما جدای از وزن واضح آن، BMW همانند یک خودروی بسیار کوچکتر رفتار میکند.
این هندلینگ فوقالعاده با فرمان پذیری اکسل عقب هماهنگی مثالزدنی را ایجاد کرده و باعث میشود سدان باواریایی ها در سرعتهای بالا پایدارتر و در سرعتهای پایینتر چابکتر باشد و البته در سر پیچها نیز پایداری بیشتری داشته باشد. سدان بزرگ BMW عبور از پیچها را دوست ندارد اما احساس اعتمادبهنفس دارد. سیستم کنترل سیستم تعلیق فعال این خودرو با سیستم کنترل دامپر ترکیب شده و سیستم تعلیق بادی همهچیز را در بهترین حالت حفظ میکند. وزن خودرو نمیتواند عبور بیدردسر از سطوح بسیار ناهموار را میسر سازد بنابراین در جادههای خشن شاهد کمی نامهربانی خواهید بود.
و البته پارک و مانور با M760i علیرغم جثه بزرگش آسان است. فرمان پذیری چرخهای عقب باعث میشود احساس وجود فاصله کمتر بین محورها ایجاد شود. این خودرو همچنین دارای دوربین 360 درجهای بوده که تمامی نقاط لازم را تحت پوشش قرار میدهد. این دوربین در ترکیب با حسگرهای متنوع باعث خواهد شد رانندگان ترسی از رانندگی با این قایق لوکس نداشته باشند.
و اگر خودرو را در نقطهای بسیار تنگ پارک کرده باشید که خارج شدن از آن آسان نباشد BMW ویژگی جالبی دارد که به شما اجازه میدهد تا از خودرو پیاده شده و با ریموت لمسی آن را پارک کنید. این سیستم کار میکند اما عملکرد نرمی ندارد.
سیستم اطلاعات سرگرمی M760i نیز بسیار بهبود یافته و هدآپ دیسپلی آن نیز مفید و باکیفیت است. صفحهنمایش اصلی دارای گزینههای متفاوت است: رانندگان میتوانند از صفحه لمسی یا اهرم چرخانی که دست نوشته را تشخیص میدهد استفاده کنند. این ویژگی بسیار عالی است زیرا نیازی به برداشتن چشم از روی جاده ندارد. ساختار منوی صفحهنمایش سادهتر شده اما هنوز هم نیازمند یادگیری است.
خب بهتر است کمی هم به اشتوتگارتی محبوب یعنی پورشه پانامرا توربو بپردازیم. زمانی که صحبت از سیستم اطلاعات سرگرمی میشود پانامرا با سه صفحهنمایش (در صورتی که کلید ریموت را در نظر بگیرید چهار صفحهنمایش) اعلام حضور میکند اما صفحهای که راننده استفاده میکند احتمالاً مهمترین صفحهنمایش بوده و به چند دلیل برتر از سیستم رقیب است. ساختار منوی پورشه بسیار خلاقانهتر بوده، گزینهها واضح هستند و استفاده از آن آسانتر است.
کابین پانامرا نیز مدرنتر به نظر میرسد و ما حذف دیواری از دکمهها با تنظیمات بدون کلید را دوست داریم. این سیستم به خوبی کار میکند زیرا همهچیز سر جای خود قرار داشته و شما با فشردن هر دکمه بازخوردی هپاتیک حس میکنید. پورشه کابین را با زیباتر کردن آن ساده کرده است. در مقام مقایسه باید گفت کابین BMW کمی از مد افتاده دیده میشود.
اگرچه پانامرا توربو فاقد آن تجهیزات و تکنولوژیهای جذاب BMW نیست اما سواری آن بهتر بوده و خب یک پورشه است که سواری خوب آن مایه شگفتی نیست. پانامرا 4 سیلندر کم دارد اما احساس یک خودروی اسپورتی را دارد که BMW آن را ندارد. پورشه در سر پیچها چابکتر حس میشود و فرمان نیز سرزندهتر و پاسخگوتر است. این خودرو تند و تیزیای را که BMW ندارد نشان میدهد.
پانامرا توربو همانند M760i دارای فرمان پذیری چرخهای عقب بوده که باعث چابکی بیشتر آن میشود و سیستم تعلیق بادی استاندارد آن باعث میشود راحتی خودرو قربانی هندلینگ اسپورت آن نشود.
پانامرا توربو از پیشرانه 8 سیلندر 4 لیتری توئین توربویی استفاده میکند که قدرت 550 اسب بخاری داشته و گشتاور آن نیز به 769 نیوتون متر میرسد که کمتر از BMW میباشد. گیربکس فوقالعاده PDK پورشه نیز نیروی پیشرانه را به تمامی چرخها منتقل میکند. این خودروی اسپورت بک سریعتر از نیازهای مشتریان است. شتاب صفر تا 96 کیلومتر در ساعت پانامرا توربو در 3.6 ثانیه و شتاب BMW در 3.7 ثانیه ثبت میشود اما با سفارش پکیج اسپورت کرونو این زمان در پورشه به 3.4 ثانیه میرسد. پیشرانه 12 سیلندر BMW در خط مستقیم احساسبرانگیزتر است درحالیکه پانامرا واقعاً در پیچها جالب به نظر میرسد.
تلاش این دو خودرو جذب مشتریان بسیار متفاوت است. پورشه انتخاب مناسبی برای رانندگان بوده درحالیکه BMW برای افرادی بهتر است که میخواهند در صندلی عقب لم داده و از فضا لذت ببرند. اگر راننده شخصی دارید BMW این مقایسه را برنده میشود. این خودرو پرستیژ و فاکتور باابهت بودن را که خیلیها دنبالش هستند دارد. اگرچه نه گفتن به پیشرانه 12 سیلندر بامو بسیار سخت اما در نهایت باید گفت ما یک رانندهایم و پشت فرمان نشستن را دوست داریم بنابراین پورشه پانامرا توربو از نظر ما برنده این رقابت میشود هرچند که بامو M760i سدان اجرایی بهتری است.